۱۳۸۸ خرداد ۱۸, دوشنبه

فرق رئیس و کارمند در ایران

مطالب زیر درد دلهای یک کارمند ایرانیه که با مقایسه خودش با رئیسش مطالب زیر رو نوشته :

وقتي من يك كاري را دير تمام مي كنم، من كند ھستم.
وقتي رئيسم كار را طول دھد، او دقيق و كامل است.

وقتي من كاري را انجام ندھم، من تنبل ھستم.
وقتي رئيسم كاري را انجام ندھد، او مشغول است.

وقتي كاري را بدون اينكه از من خواسته شود انجام دھم، من قصد دارم خودم را زرنگ جلوه دھم.
وقتي رئيسم اين كار را بكند، او ابتكار عمل بخرج داده است.

وقتي من سعي در جلب رضايت رئيسم داشته باشم، من چاپلوسم.
وقتي رئيسم، رئيسش را راضي نگاه دارد، او ھمكاري مي كند.

وقتي من اشتباھي كنم، من نادان ھستم.
وقتي رئيسم اشتباه كند، او مانند ديگران يك انسان است.

وقتي من در محل كارم نباشم، من در گشت زدن ھستم.
وقتي رئيسم در دفترش نباشد، او مشغول انجام امور سازمان است.

وقتي يك روز مرخصي استعلاجي داشته باشم، من ھميشه مريض ھستم.
وقتي رئيسم در مرخصي استعلاجي باشد، او حتماً خيلي بيمار است.

وقتي من مرخصي بخواھم، بايد يك جلسه دليل و توجيه بياورم.
وقتي رئيسم به مرخصي برود، بايد مي رفت چون خيلي كار كرده است.

وقتي من كار خوبي انجام مي دھم، رئيسم ھرگز به خاطر نمي آورد.
وقتي من كار اشتباھي انجام دھم، رئيسم ھرگز فراموش نمي كند.


هیچ نظری موجود نیست: