یه روز ستاره آرزوها از آسمون اومد پايين و گفت: آرزو كن. من تو رو خواستم!
ستاره آرزوها گفت: نميشه!
گفتم: چرا؟ گفت: ما تو كار جنس بنجل نيستيم.
______________
ميدونى فرق تو باآهن چيه ؟
آهن زنگ ميزنه ولى توهمش اس ام اس ميفرستى!
______________
یکی به رفیقش می گه : شنیدم تو ظرف شستن به زنت کمک می کنی؟ زن ذلیل!
می گه خب مگه چیه . اونم تو رخت شستن به من کمک می کنه.
______________
یارو توي جبهه بيسيم چي بوده زنگ ميزنه ميگه : آقا 5 تا عراقي دستگير كردم بيايد ببريد ميگن خودت بيار .... ميگه نه شما بياين اينا نميذارن من بيام.
______________
یارو ميره ساندويچ فروشي ميگه اقا يك نوشابه بده فروشنده ميگه اقا نوشابه هاگرمه
ميگه اشكالي ندارد در نلبكي ميريزم تا خنك بشه.
______________
هروقت پيشم نيستي دلم برات تنگ ميشه هروقت هم پيشم هستي دلم برات تنگ ميشه,
اي مرده شورت رو ببرن كه بود و نبودت يكيه !
______________
يكي ميگن يه جمله فلسفي بگو
ميگه احمق ترين افراد كساني هستند كه به همه چيز اطمينان كامل داشته باشن ميگن:
مطمئني؟
ميگه: %100
_____________
روزي تو را ز مستي تشبيه به ماه کردم ... لامپ 60 هم نبودي من اشتباه کردم.
_____________
یه روز یکی می خواسته سوار آسانسور بشه میبینه اونجا نوشته: ظرفیت 12 نفر. میگه: ای وای خدا! حالا اون 11 نفر رو از کجا بیارم!؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر