قطعه گمشده ای از پر پرواز كم است
یازده بار شمردیم و یكی باز كم است
این همه آب كه جاریست، نه اقیانوس است
عرق شرم زمین است كه سرباز كم است
از برنارد شاو پرسیدند از كی احساس كردی پیر شدی؟ گفت از وقتی كه به یك خانم چشمك زدم بعد آن خانم از من پرسید: آشغالی رفته تو چشمتون؟
حتی اگه خدا رو در رو ما رو به راه راست هدایت کنه، ما عوضی می ریم. چون سمت راست اون می شه سمت چپ ما!
یازده بار شمردیم و یكی باز كم است
این همه آب كه جاریست، نه اقیانوس است
عرق شرم زمین است كه سرباز كم است
از برنارد شاو پرسیدند از كی احساس كردی پیر شدی؟ گفت از وقتی كه به یك خانم چشمك زدم بعد آن خانم از من پرسید: آشغالی رفته تو چشمتون؟
حتی اگه خدا رو در رو ما رو به راه راست هدایت کنه، ما عوضی می ریم. چون سمت راست اون می شه سمت چپ ما!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر