لحظه ها خاطره ا ند / زندگی شوق تمنای همین خاطره هاست"بیادتم
بر هوشمند سلسله ننهاد دست عشق/خواهی که زلف یار کشی ترک هوش کن
تردیدها به ما خیانت می کنند تا به انچه که لیاقتشان داریم نرسیم
دنیا به من نیاموخت در غیابت صبور باشم اما وفا به من اموخت که فراموشت نکنم
در زندگی محتاج دو چیز باش /قلبی که دوستش داری و قلبی که دوستت داره
گاهی ادمی میشکنه/زخمهایی هست که تقصیر هیچکس نیست ولی جاشون میمونه تا ابد
گاهی وقتها سکوت فریاد معرفت است/گرچه ساکتیم ولی به یادتیم
نبودی تا ببینی گه چگونه غزل در تاب یاسمن تب کرد و تا صبح نالید/نبودی تا ببینی که اسمان
چه بی قرار و معصومانه
اشک میریخت وتن سرد مرا نوازش می کرد/ نبودی تا ببینی که چگونه چشمانم در انتظارت ماند و نیامدی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر