به غصه هات سنگ بزن زمونه رو رنگ بزن
وقتی دلت تنگ میشه فقط به من زنگ بزن
از سوز محبت چه خبر اهل هوس را این آتش عشق است نسوزد همه کس را
سراغم را نمیـگیری ، چه شد افتادم از چشمت؟
منم فانوس لبخندت، غرورت ،گریه ات، خشمت
اسیـرم ، خستـه ام سیـرم ، مـرا دریـاب میـمیرم
همیشه در آنسوی دلتنگیها خدایی است که داشتنش جایگزین تمام نداشته هاست
پـس از مرگـم بـیا باز در کنـارم بـیا بـا جـمع خـوبان در مـزارم
سرت خم کن ببوس سنگ مزارم که من در زیر خاک چشم انتظارم
از قزوینیه میپرسن: چرا کنار زمین فوتبال خوابیدی؟چرا بازی نمیکنی؟میگه: من برانکاردم!!
///// ///// ///// ///
این برای سرشماری منگولهاست، یه خط بهش اضافه کن بفرست واسه منگول بعدی!!!
یه بوس برات میفرستم اگه محکم خورد به لبت درد گرفت با ۱۱۰ تماس بگیر
اگه خون اومد با ۱۱۵ تماس بگیر و اگه خوشت اومد با همین شماره تماس بگیر!
از با تو بودن برایم عادتی ساخته ای که هرگز بی تو بودن را باور نمی کنم.
دوستای این زمونه، مثل گل انارن
رنگی به چهره دارن ، اما وفا ندارن
متآسفانه نداری، تقصیر خودت هم نیست که نداری...
صبر کن بابا،منظورم اینکه لنگه نداری!
ابوالفضل: تنها ۱٪ درصد مردها عقل دارند، بقیه زن دارند!!!
کوتاهترین فاصله برای دوست داشتن فقط یه لبخنده، ولی تو نیشتو ببند، چون من بدون لبخند هم دوست دارم!
برف از آسمون خسته میشه، زمستون بهونه ست
برگ از درخت خسته میشه، پائیز بهونه ست
دلم برات تنگ شده، این اس ام اس بهونه ست!
شرکت تولیدات داروگر به علت فرار کردن قورقوری به شما نیازمند است!
به نام آنکه طاووس را آفرید تا بوقلمونی مثل تو قیافه نگیره!!!!!!!
يارو یه رستوران باز می کنه، ولی هر روز ظهر خودش می رفته بیرون غذا می خورده. بهش می گن چرا همین جا غذا نمی خوری؟ می گه: آخه پدرسوخته خیلی گرون می ده!
در کتاب واژه ها زیباترین معنا توئی / من چگونه در کتاب عشق تو معنا شوم ؟
از تو گفتن کار هر کس نیست ای بالاترین / من برای گفتنت باید که مولانا شوم . . .
گفتی محبت کن برو ، باشد خدا حافظ ولی / رفتم که تو باور کنی دارم محبت میکنم . . .
اگه امشب خیس شدی نترس، جیش نکردی! من برات یه دریا بوس فرستادم.
تو تنها مستاجر قلب منی، همیشه اجاره ات رو دیر می دی، ولی محاله جوابت کنم!
مشترک گرامی! به علت بدهی قبلی، هر جا گیرت بیارم می بوسمت!
شبی از سوز گفتم قلم را / بیا بنویس غم های دلم را
قلم گفتا برو بیمار عاشق / ندارم طاقت این بار غم را
كاش ظاهرمون مثل زغال سياه بود اما باطنمون مثل خاكسترش سفيد بود.
وقتی دلت تنگ میشه فقط به من زنگ بزن
از سوز محبت چه خبر اهل هوس را این آتش عشق است نسوزد همه کس را
سراغم را نمیـگیری ، چه شد افتادم از چشمت؟
منم فانوس لبخندت، غرورت ،گریه ات، خشمت
اسیـرم ، خستـه ام سیـرم ، مـرا دریـاب میـمیرم
همیشه در آنسوی دلتنگیها خدایی است که داشتنش جایگزین تمام نداشته هاست
پـس از مرگـم بـیا باز در کنـارم بـیا بـا جـمع خـوبان در مـزارم
سرت خم کن ببوس سنگ مزارم که من در زیر خاک چشم انتظارم
از قزوینیه میپرسن: چرا کنار زمین فوتبال خوابیدی؟چرا بازی نمیکنی؟میگه: من برانکاردم!!
///// ///// ///// ///
این برای سرشماری منگولهاست، یه خط بهش اضافه کن بفرست واسه منگول بعدی!!!
یه بوس برات میفرستم اگه محکم خورد به لبت درد گرفت با ۱۱۰ تماس بگیر
اگه خون اومد با ۱۱۵ تماس بگیر و اگه خوشت اومد با همین شماره تماس بگیر!
از با تو بودن برایم عادتی ساخته ای که هرگز بی تو بودن را باور نمی کنم.
دوستای این زمونه، مثل گل انارن
رنگی به چهره دارن ، اما وفا ندارن
متآسفانه نداری، تقصیر خودت هم نیست که نداری...
صبر کن بابا،منظورم اینکه لنگه نداری!
ابوالفضل: تنها ۱٪ درصد مردها عقل دارند، بقیه زن دارند!!!
کوتاهترین فاصله برای دوست داشتن فقط یه لبخنده، ولی تو نیشتو ببند، چون من بدون لبخند هم دوست دارم!
برف از آسمون خسته میشه، زمستون بهونه ست
برگ از درخت خسته میشه، پائیز بهونه ست
دلم برات تنگ شده، این اس ام اس بهونه ست!
شرکت تولیدات داروگر به علت فرار کردن قورقوری به شما نیازمند است!
به نام آنکه طاووس را آفرید تا بوقلمونی مثل تو قیافه نگیره!!!!!!!
يارو یه رستوران باز می کنه، ولی هر روز ظهر خودش می رفته بیرون غذا می خورده. بهش می گن چرا همین جا غذا نمی خوری؟ می گه: آخه پدرسوخته خیلی گرون می ده!
در کتاب واژه ها زیباترین معنا توئی / من چگونه در کتاب عشق تو معنا شوم ؟
از تو گفتن کار هر کس نیست ای بالاترین / من برای گفتنت باید که مولانا شوم . . .
گفتی محبت کن برو ، باشد خدا حافظ ولی / رفتم که تو باور کنی دارم محبت میکنم . . .
اگه امشب خیس شدی نترس، جیش نکردی! من برات یه دریا بوس فرستادم.
تو تنها مستاجر قلب منی، همیشه اجاره ات رو دیر می دی، ولی محاله جوابت کنم!
مشترک گرامی! به علت بدهی قبلی، هر جا گیرت بیارم می بوسمت!
شبی از سوز گفتم قلم را / بیا بنویس غم های دلم را
قلم گفتا برو بیمار عاشق / ندارم طاقت این بار غم را
كاش ظاهرمون مثل زغال سياه بود اما باطنمون مثل خاكسترش سفيد بود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر